سفارش تبلیغ
صبا ویژن



مرداد 89 - برای زندگی






درباره نویسنده
مرداد 89 - برای زندگی
آیدا
زندگینامه
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
کوتاه ولی عمیق
دی 1386
مرداد 1389
مرداد 89


لینکهای روزانه
برای زندگی [17]
[آرشیو(1)]


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
مرداد 89 - برای زندگی

آمار بازدید
بازدید کل :5157
بازدید امروز : 1
 RSS 

در دلنشینی یک دیدار


فاصله ها فرو میریزند


تپش قلب ها


فریاد سکوت میشوند


و دستها


پلی برای روایت دو احساس


و چشم ها


روشنی فرداهای مجهول

دستان من و تو دور از هم و باهم


خواهند نوشت


در این لحظه های دیر پا


قصه شب ها و تنهائی دل ها را


قصه چشم ها و نگاه های انتظار را


قصه غم ها و اشک های سوزان را


قصه رازها و نیاز های بی پایان را

 

من و تو دور نبودیم چنین


من و تو هر دو ز یک طایفه ایم


من و تو هر دو ز یک قافله ایم


با من احساس غریبی مکن امروز


من و تو زاده ز یک احساسیم

 



نویسنده » آیدا . ساعت 3:37 عصر روز یکشنبه 89 مرداد 24


در دلنشینی یک دیدار


فاصله ها فرو میریزند


تپش قلب ها


فریاد سکوت میشوند


و دستها


پلی برای روایت دو احساس


و چشم ها


روشنی فرداهای مجهول

دستان من و تو دور از هم و باهم


خواهند نوشت


در این لحظه های دیر پا


قصه شب ها و تنهائی دل ها را


قصه چشم ها و نگاه های انتظار را


قصه غم ها و اشک های سوزان را


قصه رازها و نیاز های بی پایان را

 

من و تو دور نبودیم چنین


من و تو هر دو ز یک طایفه ایم


من و تو هر دو ز یک قافله ایم


با من احساس غریبی مکن امروز


من و تو زاده ز یک احساسیم

 



نویسنده » آیدا . ساعت 3:37 عصر روز یکشنبه 89 مرداد 24


می نویسم.....
می نویسم تا بدانی که :
هر چه داغ ها کهنه تر شود دیر تر از یاد خواهد رفت !
می نویسم تا بدانی :
باران ابرها زود گذرند و باران چشم عاشق ماندگار تر ! 
می نویسم تا بدانی :
رد پا فانی و رد عشق سوزنده تر از هر آتش !
می نویسم تا بدانی :
اسم ها تکراری ولی یادشان همواره قشنگ !
می نویسم تا بدانی :
دوستت دارم


نویسنده » آیدا . ساعت 12:39 صبح روز سه شنبه 89 مرداد 19


مهربانم

به اندازه اسمانی بی کران و دریایی زلال تو را تقدیس می کنم

و کلام ابی رنگت را بر خانه دلم می نگارم

و تنها واژه محبتم از ان توست

دیگر نسبت به هم بیگانه نیستم

احساسمان،ارزوهایمان و نگاهمان با هم گره می خورد

من تو را در قصه های شیرین عاشقانه ام جا داده ام

اکنون،فصلی سبز را با هم اغاز می کنیم

فصل خوش شکفتن،فصلی پر از احساس ،همدلی و دلدادگی

پنجره های زندگی مان را به روی امید و شادی باز خواهیم کرد

و ترانه خوش اهنگ صمیمیت را با هم خواهیم خواند

گل هایی از مهربانی و خوشبختی در باغچه دلمان خواهیم کاشت

تا بعد از این صداقت مان

صدای زلال خوشبختی ما را به افق های دور دست برساند

من همیشه با قلم محبت بر روی گلبرگ های عشق

با دستانی پر از مهر و چشمانی لبریز از باران

از میان هزاران واژه برای تو

دوستت دارم

را انتخاب می کنم



نویسنده » آیدا . ساعت 12:38 صبح روز سه شنبه 89 مرداد 19


منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم 

در چشمانت خیره شوم دوستت دارم 

را بر لبانم جاری کنم 

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم 

سر رو شونه هایت بگذارم....از عشق تو..... 

از داشتن تو...اشک شوق ریزم 

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم 

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم 

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم 

اری من تورا دوست دارم


نویسنده » آیدا . ساعت 12:36 صبح روز سه شنبه 89 مرداد 19


   1   2      >